ادبیات پلیسی- جنایی در ایران
سالهایی طولانی از آن زمان که ادبیات پلیسی - جنایی، در اذهان علاقهمندان به ادبیاتی نازل معنا میشد گذشته است، اکنون دیگر اینگونه آثار در میان علاقهمندان جدی ادبیات طرفداران خاص خود را دارد که پرده از راز این علاقه برمیدارند،
در این زمینه نباید از از آثار ریموند چندلر و دشیل همت امریکایی و ژرژ سیمنون فرانسوی، گراهام گرین انگلیسی و تعدادی دیگر از نویسندگان غافل شد که با داستانهای ارزندهی جنایی و پلیسی خود، شأنی به اینگونه از ادبیات دادند، و بستری را فراهم آوردند که آثار اغلب نویسندگان پیش از خود نیز اینبار از دریچهای دیگر مورد بازخوانی و توجه قرار بگیرد.
در ایران نیز دستکم در یکی دو دههی اخیر شاهد یک رویکرد تازه (و دوباره) به ادبیات پلیسی - جنایی هستیم دنباله...
جاندارنمایی و انسانپنداری در استورههای ایرانی و ادبیات فارسی
افسانهها، نماد آرزوهای کهن اندیشهی متأثر از آنیمیسم (Animism) یا «جاندارپنداری» ما را از بسیاری ساختههای شگرف ذهن بهرهمند میسازد. به عناصری جان میبخشد که در جهان واقعی نسبتدادن تحرک و پویایی به آنها شگفتانگیز، عجیب و شوقآور است. انیماتور، قهرمانان خود را بر اساس تخیلات ذهنی برمیگزیند، به آنها جان میبخشد، پویایی میدهد و ذهن را آمادهی پذیرش وجود آنها میکند. از کودکان خردسال و انسانهای سادهاندیش ابتدایی تا متفکران و اندیشمندان و شاعران، همه تحت تأثیر هنر پندارنمایی (Visualization) بوده و هستند و بسیاری از آثار عظیم ادبی جهان، اعم از داستانهای کودکانه، قصهها و افسانهها، آفرینش شخصیتهای خارقالعاده و شگفتانگیز ادبیات عامیانه (فولکلوریک) و کلاسیک حاصل همین تخیلات ذهن پویای بشر است.دنباله...
پاورقینویسی در ایران
معنای واژهی پاورقی
۱- پاورق و پاورقی در فرهنگهای فارسی. قدیمترین فرهنگی که نویسنده در آن به واژهی «پاورق» -البته نه به معنای «پاورقی» مورد بحث ما- برخورد کرده است، فرهنگ آنندراج است که ذیل این واژه مینویسد: پاورق. کلمهای که پایین صفحهی کتاب مینویسند. مطابق سر صفحهی آینده و آن را در عرف رکابک گویند. گوشهگیر اوراق گردون را برد چون پاورق پاورق سازد درست اوراق را گر ابتر است و پس از این فرهنگ نوبت به فرنودسار (فرهنگ نفیسی) میرسد که این کلمه را در همان معنا به کار برده است. بههرحال مؤلفان فرهنگ آنندراج و فرنودسار هر دو در ذکر کلمهی «پاورق» نظر به شیوهی سنّتی تحریر کتب قدیمی داشتهاند که فاقد شمارهی صفحه بودهاند و به جای شماره، در پایین هر صفحه، اولین کلمهی صفحهی بعد ذکر میشده است.دنباله...
مقایسهی آثار شاعران زن از دیدگاه فكری و محتوا با شاعران مرد
(در شعر معاصر)
ادبیات فارسی حضور زنان را چهگونه در خود پذیرفته است؟ زنان چه فعالیت و تأثیری در ادب پارسی داشتهاند؟ و تأثیر زنان در پایهگذاری، پیشرفت و دگرگونیهای شعر معاصر فارسی، این مهمترین جلوهی ادبی زبان فارسی، چهگونه بوده است؟ با یك دید كلی، پس از ناصرالدین شاه قاجار دگرگونیهای چشمگیری در موقعیت و عملكرد زنان ایران پدید آمد، بهگونهای كه هماكنون زن ایرانی امتیازهای چشمگیری به دست آورده و از اعتبار و موقعیتی بسیار ممتازتر از گذشته برخوردار شده است و تقریبن همدوش و همراه مرد ایرانی در مراكز علمی، فرهنگی، هنری، اقتصادی، سیاسی و حتا گاه نظامی حضوری فعال دارد. دخالت زنان و تأثیر آنان در آراستن صحنهها و ایجاد حوادث داستانهای عامیانه در دورانهای گوناگون به یك پایه نیست. در روزگاری كه زنان در كارهای اجتماعی شركت میجستند و در زندگی روزمره دخالتی قوی و فعالانه داشتند، طبعن در داستانها اهمیت بیشتری مییافتند و در هر دوره ای كه زنان به پشت پردهی انزوا رانده میشدند و از دخالت در کارهای اجتماعی باز میماندند، از اهمیت و تأثیر آنان كاسته میشد. زنان در حوزهی داستاننویسی حضور چشمگیری نداشتهاند، مگر در زمان معاصر، بنابراین تأثیر اصلی و بزرگ زنان در ادبیات بیشتر در عرصهی شعر بوده است. دنباله . . .
نقش گاو در استورهها و باورهای ایرانی
نمونهی واقعی یا نمادین جانوران در استورههای ایران باستان آمده است و میتوان آن را در منابع اوستایی، پهلوی و حتا فارسی دید. در بخشهایی از اوستا از جمله در بخش گاهانی: یسنا ۲۸ بند ۱، ویسنا ۲۹ بند ۱ تا ۱۱، در اوستای متأخر: یشت ۱۳ بندهای ۸٦ و ۸۷، یسنا ۱۳ بند ۷، یسنا ٦ بند ۴، یسنا ۲٦ بندهای ۴و ۵، یسنا ٦۸ بند ۲۳، یسنا ۱ بند ۲، یسنا ۳۹ بند ، یسنا ۷۰ بند ۲، یشت ۷ (مقدمه)، یشت ۱۴ بند ۵۴، و یسپرد ۲۱ بند ۲و یشت هفتم و سی روزه دوم بند ۱۲... از گاو سخن رفته است. . . .
بر پایهی كتابهای دینی پهلوی بهویژه بندهش و نوشتههای زادسپرم و دادستان دینیك و دینكرد میتوان اینگونه برداشت كرد كه كیومرث و گاو نخستین به نام اوگدات یا ایوكداد e.vak.dad از خاك درست شدند. گاو در ساحل راست رودخانه داییتی da.i.ti یا ویهدایت vi.ye.dayt و گیومرث در ساحل چپ آن آفریده شد. این گاو كه بنابر بیشتر منابع نر بود، تنها آفریدهی روی زمین و حیوانی زیبا و نیرومند بهشمار میرفت. دنباله . . .
تحولات ادبیات فارسی از انقلاب مشروطه تا انقلاب بهمن
١- دورهی پیش از مشروطه ( از اواخر صفویه تا قاجار )
مترقیان ایرانی از اواخر دورهی صفوی بهویژه از طریق هند تا حدی با شیوههای تفکر و نظم اجتماعی اروپایی و شیوهی زندگی مردم غرب آشنا شده بودند. یکی از نخستین کسانی که به این مقوله توجه کرد حزین لاهیجی (١١٤۵- ١٠٧١ ش) است که از شاعران مبرز آن عصر بهشمار میرود. او در یکی از آثار خود به طرز حکومت و شیوهی زندگی اروپاییان و محاسن آن توجه کرده و مینویسد: « شاید تنها راه اصلاح امور ایران در این باشد که آن را بر اساس شیوههای غربیان سروسامان بخشند». چندی بعد در همان زمان، عبداللطیف شوشتری در تحفهالعالم توصیفات چندی از زندگی مردم انگلستان عرضه کرد که نشانگر آشنایی او از حکومت قانون در این کشور بود. او اثر خود را در اوایل دورهی قاجار تالیف کرد و در هند منتشر ساخت. بحث او پیرامون فراماسونری و برابری حقوق همه در مقابل قانون جالب توجه است. دنباله . . .
لالاییها نخستینشعرهاینانوشتهیزنان ایرانی
«لالايی» نخستين پيمان آهنگين و شاعرانهای است که ميان مادر و کودک بسته میشود. رشتهای است، نامريی که از لبهای مادر تا گوشهای کودک میپويد و تاثير جادويی آن خواب ژرف و آرامی است که کودک را فرامیگيرد. رشتهای که حامل آرمانها و آرزوهای صادقانه و بیوسواس مادر است و تکانهای دمادم گاهواره بر آن رنگی از توازن و تکرار میزند. و اين آرزوها آن چنان بیتشويش و ساده بيان میشوند که ذهن شنونده در اينکه آنها آرزو هستند يا واقعيت، بیتصميم و سرگردان میماند. انگار که مادر با تمامی قلبش میخواهد که بشود و میشود.
«لالايی»ها از جمله ادبيات شفاهی هر سرزمينی هستند، چرا که هيچ مادری آنها را از روی نوشته نمیخواند و همهی مادران بی آنکه بدانند از کجا و چهگونه، آنها را میدانند. انگار دانستن لالايی و لحن ويژهی آن از روز نخست برای روان زن تدارک ديده شده است. دنباله . . .
زبان و جامعه
مجموعهی لغاتی که در طی تاریخ در زبان ملتی وجود داشته و به کار رفته است، در حکم فهرست حوادث و شیوهی زندگانی و تمدن و اندیشهها و آرزوهای آن ملت است. از مطالعهی این مجموعه میتوان بر سرگذشت مادی و معنوی هر یک از جوامع انسانی وقوف یافت.
این مجموعهی لغات در هیچ زبانی هرگز مدتی دراز یکسان نمیماند. هر تحولی که در جامعه رخ میدهد، چه مادی و چه معنوی، تغییراتی در لغات متداول آن جامعه پدید میآورد. یک دسته از لغات، به سبب آن که مصداق خارجی آنها متروک شده است از این مجموعه بیرون میرود و منسوخ میشود.
اما چیزهای تازه و معانی نویی که به اقتضای تحولات اجتماعی ایجاد شده محتاج الفاظی است که بر آنها دلالت کند. این الفاظ ناچار بهوسیلهی اقتباس از زبانهای دیگر، یا اشتقاق، و یا استعمال لغات متروک در مورد و معنی جدید ایجاد میشود. دنباله . . .
تاریخچهی پژوهش در زبانهای ایرانی
بر خوانندگان معلوم است كه اصطلاح "زبانهای ایرانی" منحصر به زبان و گویشهای زبان در ایران كنونی نیست. این تعبیر مربوط است به همهی زبانهایی كه امروز در فلات ایران با آنها ایرانینژادان سخن میگویند. مانند فارسی ایران، افغانستان و ماوراءالنهر و جزیرهنمای هند، كردی، لوری، گیلانی، پشتو، آسی، تاتی، تالشی، بلوچی، زبانهای پامیری، یغنابی و غیره. دستآوردهای علم زبانشناسی اثبات کرد كه زبانهای نامبرده، ریشه به زبان قوم قدیمی با نام آری ـ آریانی دارد. دورهی موجودیت این زبان، تقریبن از هزارهی سوم تا هزاری یکم پیش از میلاد ادامه داشته است. ایراتوسفن، جغرافیاشناس یونان قدیم (۲۶۷ ـ ۱۹۲ پیش از میلاد) كشور میان هند و بینالنهرین را آریان مینامد. و اتیمولوژی كلمهی ایرانی از كلمهی "آری" مشتق گردیده است.
تقریبن در هزارهی دوم پیش ازمیلاد، قومهای آری به دو دسته، یعنی هند و ایرانی تقسیم میشوند. اوستا اثر خطی کهنترین ایرانیان و ریگویدا یا ویدا، اثر خطی کهنترین هندوان، در این باره شهادت میدهند. دنباله . . .
تخلص در ادبیات فارسی
خواجه شمسالدین محمد ابن محمد شیرازی را همه با نام «حافظ» و سید محمد حسین بهجت تبریزی را با نام «شهریار» میشناسند. «حافظ» و «شهریار» "نام شعری" یا "تخلص" این دو سخنسرای نغزگفتار است. تخلص نامی است كه شاعر در شعرش، خود را به آن مینامد و میخواند. شاعران به چند روی، برای خود نام شعری برگزیده و در شعر خود میآورند: دنباله . . .
اهمیت گویشهای ایرانی
روزگار ما از یک دیدگاه عصر تشخصستیزی است. مردم زمانه روگردان از هرگونه تبعیض و تفاوت، هراسان از هرنوع تشخص و تمایز، با شتاب هرچه تمامتر بهسوی یکسانی و یکدستی و یکنواختی رانده میشوند. پیروان آیین جهانبینی، طرفداران یکسوگرایی اجتماعی و کارگزاران سوداگری آزاد جهانی میکوشند طرحی بیاندازند و سامانی بچینند تا در ناکجاآباد هزارهی سوم، همگان زیرسلطهی یک نظام اقتصادی نامریی، همه مثل هم بزایند و مثل هم بزیند و مثل هم بمیرند! با این شتاب که هر روز در هر چهارسوی جهان، مرزهای طبیعی، گسستهای ضروری و ناهمداستانیهای سالم و لازم میشکنند و فرو میریزند، دیری نپاید که گیتی ِ عاری از آرایشها و برهنه از شکفتگی و زیباییهایش که بخش کلانی از آنها ناشی از رویارویی تفاصلها و ناهمتاییهاست، خرابآبادی شود هموار که در آن ترک و رومی و چینی و زنگی، همه در پشت رایانههایشان با کیفهای سامسونت دردست و تلفنهای همراه در جیب و همبرگر مک دونالد در دهان، همه همسان بزیند و بمیرند. در عرصهی فرهنگ نیز درها گشوده و سرحدات برداشته میشوند. امروزه «ابر و باد و مه و خورشید و فلک» نه، بلکه اجیران حرفهای حرص و آز سیریناپذیر سوداگران طرفدار کشورهای بیمرز و فرهنگهای یکرنگ و مبلغان و اتحادیهتراشان تجارت جهانی از طریق اینترنت و فکس و ایمیل و ماهواره و رسانههای گروهی جورواجور دیگر در تلاشاند تا همهجا پسند فردی، دیدگاه شخصی، اندیشه و باور و زبان مستقل و در یک کلام هویت فردی و ملی من و تو را از ما بگیرند و بهجایش سلیقهی یکسان، جهاننگری یکسان، کردار و پندار و گفتار یکسان صادراتی ارزانیمان دارند. فعلهها، بنایان و معماران چیرهدست در خفا و آشکار، دستاندرکار برافراشتن دوبارهی «برج بابل»اند تا همهی زبانها در هر هفت کشور جهان منسوخ شوند و زبانی واحد، اینبار نه لسان عبری هدیهی یهوه، بلکه انگلیسی ناب آمریکایی در سراسر گیتی رایج شود! دنباله . . .
سرگذشت واژهی گل
گل در مرز و بوم ایران پیشینهای بس دراز دارد و اگر میبینیم که در شعر و ادب فارسی بیشتر از دیگر سرزمینها سخن از گل میرود، برای آن است که مردم این سرزمین از دورانهای کهن به گل عشق میورزیدهاند و ایرانزمین مهد پرورش گل بوده است. در میان گلها، گل سرخ (گل سوری) بیشتر مورد توجه ایرانیان بوده و هنوز بوتههای وحشی این گل در گوشه و کنار روستاهای ایران به فراوانی دیده میشود و گلاب از زمانهای بسیار قدیم شناخته شده بوده و در مراسم مذهبی و نیز در پزشکی به کار میرفته است و هنوز هم به کار میرود و در جشنها، عروسیها و میهمانیها هنوز گلاب می گردانند.
واژهی مرکب گلاب خود می رساند که مراد از گل، همان گل سرخ است و در ادبیات فارسی نیز گل بیشتر به گل سرخ گفته میشود و شکلهای گوناگون این واژه در دورانهای پیش از اسلام نیز به معنی گل سرخ است. بررسیهای ریشهشناختی نشان میدهد که واژهی گل خود شکل دگرگونشدهی واژهی دیگری است که در زبان فارسی برای این گیاه وجود داشته است و ما رد آن را خواهیم گرفت. دنباله . .
پیشینهیتئاتر ایراندر ادبیاتفارسی
عطار، "پردهبازى" ، "خيالبازى" و "بازى خيال" را تقريبن به يك معنى به كار مى بَرَد و این معنا ظاهرن برابر است با آنچه در زبان عربى به آن «خيالُ الظّل» مىگفتهاند. از اين بيت خاقانى (ديوان، برگ ۲۲۷)
در پرده دل آمد دامنكشان خيالش *** جان شد خيالبازى در پرده وصالش
روشن مىشود كه "پردهبازى" و "خيالبازى" يك چيز بوده است. عطار خود "بازىِ خيال" را بهگونهاى تصوير مىكند كه امرى است كه در نظر جلوه مىكند و سپس محو مىشود (مختارنامه، برگ ۱۱۹ ديوان، برگ ۲۹۵)
چندان كه به سرِّ كار درمىنگرم *** مانندِ خيالبازىام مىآيد.
ور ز رخش لحظهاى نقاب برافتد *** هر دو جهان بازىِ خيال نمايد
و نشان مى دهد كه كسانى كه "پردهبازى" مىكردهاند، در پرده نهان مىشدهاند و سپس بهگونهاى ديگر آشكار مىشدهاند (مختارنامه، برگ ۲۲۷ ديوان، برگ ۴۱۲). دنباله . . .
تاثیر متقابل سنت و تجدد در ادبیات کودک ایران
مدرنیته (تجدد، نو گرایی) یک طرح کودتایی علیه سنت نیست ، بلکه پروسهای است که نخست با هدف روزآمدکردن سنتهای فرهنگی و فکری، به بازنگری سنت دست مییازد و سپس به نواندیشی به عنوان یک ضرورت میپردازد. البته بازتاب این امر در جوامع شرقی، از جمله ایران، بهطور ناقص انجام شده و مدرنیته تنها در نواندیشی و نوآوری خلاصه شده است، بی آنکه به بازنگری سنت پرداحنه باشد. از این رو وقتی به پدیدهی ادبیات کودک در ایران میپردازیم ، در برابر این پرسش قرار میگیریم که ادبیات کودک به چه نسبت از فرهنگ سنتی و ایدههای مدرنیته تأثیر پذیرفته است؟ آیا همانگونه که برخی از صاحبنظران معتقدند، این ژانر ادبی، سابقهی تاریخی در ایران داشته و تنها پس ار مشروطیت دچار تحول ساختاری شده است (١) یا اینکه ادبیات کودک در بنیاد خود، رهاورد اندیشهی مدرن است و از سابقهای طولانی برخوردار نیست ؟ (٢). دنباله . . .
سلام عمو صمد!
«شهری است كه ویران میشود، نه فرونشستن بامی. باغی است كه تاراج میشود، نه پرپر شدن گلی. چلچراغی است كه در هم میشكند، نه فرومردن شمعی و سنگری است كه تسلیم میشود، نه ازپادرآمدن مبارزی! صمد چهرهی حیرتانگیز تعهد بود. تعهدی كه بهحق میباید با مضاف غول و هیولا توصیف شود: «غول تعهد!» ، «هیولای تعهد!» چرا كه هیچ چیز در هیچ دور و زمانهای همچون ‹‹تعهد روشنفكران و هنرمندان جامعه›› خوفانگیز و آسایشبرهمزن و خانهخرابكنِ كژیها و كاستیها نیست. چرا كه تعهد اژدهایی است كه گرانبهاترین گنج عالم را پاس میدارد، گنجی كه نامش آزادی و حق حیات ملتها است. و این اژدهای پاسدار، میباید از دسترس مرگ دور بماند تا آن گنج عظیم را از دسترس تاراجیان دور بدارد. میباید اژدهایی باشد بیمرگ و بیآشتی. و بدین سبب میباید هزار سرداشته باشد و یك سودا. اما اگر یك سرش باشد و هزار سودا، چون مرگ بر او بتازد، گنج بی پاسدار میماند. صمد سری از این هیولا بود. و كاش ... كاش این هیولا، از آنگونه سر، هزار میداشت؛ هزاران میداشت!» (احمد شاملو) دنباله . . .
کتابهای علمی برای کودکان و نوجوانان
به گونهای كلی، كتابها را در دو دستهی ادبیات خیالی (Fiction) و ادبیات واقعی (Nonfiction) قرار میدهند. ادبیات خیالی شاخهای از ادبیات است كه از خیال نویسنده ریشه میگیرد و شامل ادبیات داستانی و شعر است. ادبیات واقعی دربارهی جهان واقعی سخن میگوید و دربارهی مردمان واقعی، رویدادهای واقعی زندگی و مكانهای واقعی به خواننده اطلاعات میدهد. زندگینامهها، كتابهای تاریخ، كتابهای علوم گوناگون، فرهنگ نامهها، كتابهایی دربارهی موضوعهای اجتماعی، فرهنگی، سیاسی یا ورزشی، كتابهای دینی، كتابهای جغرافیا، كتابهای خاطره، گفتوگو و نامهها، در گروه ادبیات واقعی قرار میگیرند. گاهی نیز ادبیات واقعی با خیال آراسته میشود تا مخاطب را بیشتر جذب كند. البته، كتابهای معروف به علمی و تخیلی مورد نظر نیست؛ بلكه كتابهایی مورد نظر است كه از خیال بهره میگیرند تا مفهوم های واقعی را آموزش دهند. مجموعهی كتابهای سفرهای علمی نمونهی خوبی در این زمینه است. دنباله . . .
شعرهای زنستیزانهی فردوسی
در شاهنامه بیتهای بسیاری در توصیف و ستایش ویژگیهای ظاهری و معنوی نیكوی زنان آمده است. توصیفهایی از ایندست فراوان به چشم میخورد: آراسته همچو باغ بهار، آرایش روزگار، پریچهره، سرو سهی، ناسفتهگوهر، آرامدل، بهشتیروی، بهشت پرنگار، ماهدیدار (۲) ولی در شاهكار فردوسی بیتهایی نیز هست كه زنستیزانه است و در آنها عقاید منفی نسبت به زن ابراز شده است. چه بسیارند زنان و مردان ایرانی كه این بیتها را از زبان شاعر بزرگ ملی خود، كه بر قلهی شعر و ادب فارسی خوش نشسته است، برنمیتابند و احیانن شخصیت واقعی او را در هالهای از ابهام مینگرند و شاید از خود میپرسند، شاعر و حكیم و اندیشمندی كه شاهكار او شناسنامهی ملی هر ایرانی است، چهگونه میتواند چنین حكم تعمیمپذیری را دربارهی زنان صادر كند: زن و اژدها هر دو در خاك به / جهان پاك ازین هر دو ناپاك به دنباله . . .
نگاهی به ریشه و معنی واژهی آذربایجان
منطقهی آذربایجان بخشی از سرزمین ماد بزرگ بود. این سرزمین از زمان یورش اسكندر مقدونی به نام آتورپاتگان معروف شده است. نام این منطقه در كتاب بن دهش (خلاصه ی اوستا) "ایـرانویچ" نوشته شده است. در آن كتاب می خوانیم: «ایـرانویچ ناحیت آذربایجان است. ایـرانویچ (آذربایجان) بهترین سرزمین آفریدهشده است. زرتشت چون دین آورد، نخست در ایـرانویچ (آذربایجان) فراز یشت، پرشیتوت و مدیوما (مدیا – ماد) از او پذیرفتند. ایرانویچ یعنی آذربایجان».(۱)
علاوه بر ایـرانویچ كه به آذربایجان اطلاق شده، نام بامسمای آذرگشسب نیز به آذربایجان داده شده است و بنا به خبر شاهنامه، دو آتشكدهی مقدس به نام آذرگشسب بوده است كه هنوز یكی در باكو و دیگری در شیزمراغه (تخت سلیمان) قرار دارد. دنباله . . .
شکلگیری زبان فارسی
١- بیست سال پیش در مجموعهی مقالاتی که به کوشش گروهی از پژوهشگران در یک جلد بهخاطرهی و. مینورسکی اهدا شد، مقالهای به چاپ رساندم که در آن ضمن تجزیه و تحلیلمقدمهی ابن مقفع دربارهی زبانهای ایرانی، بر معانی گوناگون نامهای پهلوی، پارسی و دریتاکید کردم (لازار، ١٩۷١). من موضوع یادشده را بدین مناسبت برگزیده بودم که در میانمباحث فراوان مورد علاقه مینورسکی، تاریخ زبانها همواره یکی از موضوعهایی بود کهتوجه او را به خود جلب میکرد. اکنون که دادههای تازه امکان تکمیل این مقاله را بهمن میدهد، خوشوقتم که آن را بهنشانهی احترام، همراه با درودهای دوستانه بهتاریخدان دیگری که او هم علاقهی ویژهای به تاریخ زبانها ابراز میدارد، پیشکش کنم. دنباله . . .
بررسی تاریخچهی آواشناسی آکوستیک
هنگامی که با واژهی آواشناسی روبهرو می شویم، مراحل تولید آواها در ذهن ما تداعی میشود و عقیدهی بیشتر افراد بر این است که آواشناسی علمی است که چهگونگی تولید آواها را بررسی میکند. ولی آیا فقط با تولید آوا رابطهی زبانی میان سخنگو و مخاطب برقرار میشود ؟ قطعن چنین نیست. اگر ما سخن بگوییم بدون اینکه مخاطب ما سخنانمان را بفهمد ارتباط زبانی برقرار نشده است. بنابراین اگرچه نخستین مرحله در برقراری ارتباط تولید آوا توسط سخنگوست اما برای برقراری ارتباط زبانی کافی نیست. پیش از اینکه سخنگو آغاز به سخن کند تصمیم میگیرد که چه بگوید و این مغز است که پیغام تولید آوا را بر اساس آنچه سخنگو در نظر دارد به اندامهای تولید آوا میرساند. پس از رسیدن این پیام، اندامهای آوایی برای رساندن منظور و مفهومی خاص آغاز به تولید آوا میکنند. دنباله . . .
خط در استورهها
اگر آغاز نگارش را از زمانى بدانیم که بشر خواسته است آن چه را مىاندیشد نفش کند و به دیگران برساند، پس نخستین نگارههاى روى سفالها نخستین گام براى نوشتن بوده است، و از آنجا که برخى از دانشمندان و ازآنجمله گیرشمن زادگاه اولیهی سفالهاى نقشدار را نواحى غرب سرزمین ایران مىدانند [۱]. پس در آغاز این شاهراه فرهنگى، سرزمین ما جاى دارد. گرچه با دلایلى که عرضه خواهد شد نیاکان ما دیرتر از دیگران در بهروى خط گشودهاند.
دانشمندان معتقدند که خط به معناى واقعى و کاربردى خود، در بینالنهرین از حدود پنج هزار سال پیش پاى گرفته است [۲] و سومر گاهوارهی اصلى آن است [۳] دنباله . . .
نسخههای خطی تصویردار ایران در موزههای جهان
یكی از قدیمیترین کتابهای خطی كه صفحات آن مصور شده است و درحالحاضر موجود است، كتاب «منافعالحیوان» است كه دركتابخانهی «مورگان» Morgan در نیویورك حفظ میشود و شمارهی M.500 به آن داده شده است این كتاب مربوط به حیوانات است و بهاصطلاح امروز میتوان آن را كتاب «حیوانشناسی» نامید. اصل آن در تاریخ ۳۳۰ هجری به دستور خلیفه المتقی در بغداد بهوسیلهی پزشك «ابن بختیشو» نوشته شده است. غازانخان پادشاه ایلخانی به عبدالهادی نامی دستور داد آن را به فارسی ترجمه كند و نقاشانی كه نامشان زیر كارشان قید نشده، صفحههایی از آن را مصور كردهاند و همین نسخه است كه امروز در کتابخانهی «مورگان» در نیویورك حفظ میشود و قدیمیترین كتاب مصور است كه در ایران نوشته شده و امروز به دست ما رسیده است. این گفته به این معنی نیست كه پیش از آن كتابی در ایران مصور نشده است، بلكه قدیمترین كتابی است كه از میان نرفته و اكنون موجود است. دنباله . . .
تلفظ و نوشتن نامهای بیگانه در زبان فارسی
نامهای خارجی را، که مهمترین آنها نام مکان یا شخص است، میتوانیم به سه گروه بخش کنیم:
گروه نخست نامهایی است که در گذشته با تلفظهایی معیّن در زبان فارسی تداول پیدا کرده، وارد فرهنگ زبانی شده و دیگر صلاح نیست که به سلیقه یا حکم کسی تغییر کند. مثلن کشور یونان از وقتی که در زبان فارسی پس از اسلام ذکر آن رفته است، همیشه «یونان» بوده است و به سه فیلسوف بزرگ آن کشور هم میگفتهایم سقرات، افلاتون و ارستو. کار نداشتهایم که یونانیها خودشان نام این فیلسوفها را چهگونه تلفظ میکردهاند یا میکنند. در متنهای ادبی، فلسفی و تاریخی کلاسیک فارسی گاهی بهجای ارستو نوشتهاند «ارسطاطالیس»، ولی این تلفظ تداول پیدا نکرده است. ضمنن چون اینگونه نامها از راه ترجمهی متنهای عربی وارد فارسی شده است، ما تا کنون همان املای عربی آنها را حفظ کردهایم، هر چند که برخی از واجهای (phoneme) آنها را مانند عربها ادا نمیکنیم. مثلن حرف «ط» در ارسطو در فارسی «ت» تلفظ میشود و اکنون باید این نام را بهصورت «ارستو» بنویسیم. دنباله . . .
دربارهی ریشهی فعل "کردن" در زبان فارسی
در زبانهای ايرانی يك ويژگی هست كه در آن با پيوند ميان دو يا چند واژه، واژهی ديگری ساخته میشود و اين ويژگی در زبانهای اشتقاقی ديده نمیشود . مثلن واژهی "كاروانسرادار" از سه بهر كاروان، سرا و دار تشكيل شده است و اگر به بخش كاروان آن نيز بنگريم، آن نيز خود از دو بخش تركيب يافته است ( كار + وان )، زيرا كه در کنار همين كاروان دستکم واژهی ديگری را به نام ساروان داريم و بخش پایانی و مشترك این دو (یعنی وان)، از واژههای سار و كار جدا است و آشكار میسازد كه كار نيز در واژهی کاروان خود واژهای جداگانه است. پس با اين حساب كاروانسرادار واژهای است مركب از چهار بخش و کاروانسراداری پنج بخش دارد.
بسياری از واژههای زبان فارسی که يك بخشی به نظر میآيد، خود از دو يا چند بخش تشكيل شده است . دنباله . . .
تاریخ نقد شعر در ادبیات کلاسیک ایران
قدیمیترین برگههایی که بر وجود "شعور نقدی" در تاریخ شعر ایران دلالت میکند، از سدهی چهارم هجری فراتر نمیرود. گفتوگو از شعر جدید ایران، یعنی ادبیات پس از اسلام است، زیرا آنچه از شعر قدیم و ادبیات پیش از اسلام به دست ما رسیده است، چندان نیست که آثار و آغاز نقد شعر در ایران را در آن جستوجو توان کرد.
در اواخر سدهی چهارم هجری است که در شعر ایران اثر توجه به صنعت شعر ظاهر گشت. نام برخی از صنعتهای بدیع گویا برای نخستین بار در شعرهای فرخی و عنصری گفته میشود. همین اندازه توجه به صنایع لفظی از وجود نوعی ذوق انتقادی حکایت میکند، ولی اثر این درجه از نقد در کتابهای آن زمان بهزحمت دیده میشود.
همچشمی و رقابتی که در دربارها میان شاعران بود، آنان را به انتقاد از آثار یکدیگر وادار میکرد و این کار بهتدریج در ادبیات ایران سنتی شد. طرح تاریخچهی نقد شعر در ایران، بدون اشاره به این نکته ناقص خواهد بود، زیرا این نیز خود نوعی نقد شعر، ولی نقدی بدون قاعده و ترتیب بود. دنباله . . .
مقولههایاقتصادیدر ادبیاتکلاسیکایران
آثار منثور و منظوم ادبیات کلاسیک ایران که در طی نزدیک به هزار سال پدید شده بسیار متنوع است. این آثار بیشک در عین حال اسناد معتبری است برای شناخت تاریخ ده سدهی اخیر کشور ما و بهطور کلی برای آشنایی دقیق با جامعهی سنتی ایران که بسی بیشتر از این ده سده با تغییرات کمابیش در این آبوخاک دوام آورده و آمیزهای از نظام اربابی ـ رعیتی، غلامداری و پدرسالاری همراه با استبداد شرقی و نظام خراج بوده است.
این آثار را میتوان از زاویههای گوناگون بررسی کرد: ادبی و لغوی، فلسفی و ایدئولوژیک، تاریخی و جامعهشناسی و غیره. نگارنده یک بار به مطالعهی اجمالی برخی از مهمترین آثار ادبی منثور و منظوم ایران در جستوجوی مقولهها و مسایل اقتصادی دست زد و این بررسی اجمالی را چنانکه این نوشته نشان خواهد داد، بیفایده نیافته است. دنباله . . .
فارسیشناسی
* ثبت و مطالعه گویشها و لهجههای زبان که شما برایشان از اصطلاح" گونههای غیر معیار" استفاده میکنید، اساسن چه فایدهای دارد؟
دکتر علی اشرف صادقی: به دو دلیل اینها باید ثبت شوند، زیرا، هم تاریخ زبان فارسی خودمان را روشن میکنند و هم به روشن شدن نکات مبهم و حلنشده از زبانهای میانه و قدیم کمک میکنند. ما هنوز نتوانستهایم معنای برخی از کلمات پهلوی را در متون تشخیص دهیم. معنی اینها با مطالعهی گویشهای فارسی روشن میشود. خیلی از این کلمات هنوز زنده هستند. حتا زبان دورافتاده و خاموشی مانند اوستا که دو هزار سال است که مرده است معنای برخی از کلماتش مشخص نیست. دنباله . . .