به استاد عزیزم جناب مهندس انصارین


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



تاریخ : 13 آذر 1394
بازدید : 207
نویسنده : جاذبه وب

همچنان نگران حال او بودیم چرا که قریب به یکسال می گذشت  و استاد هنوز از بستر بیماری برنخاسته بود . سراغ او را از هر کس که می گرفتیم ، از ما بی خبرتر بود . در نهایت به پیشنهاد دوستان قرار براین شد تا به هر نحوی شده ، من ترتیب و درخواست یک ملاقات را به خانوادۀ محترمش بدهم . بنابر این تصمیم گرفتم مانند همیشه از شیوۀ نگارش مدد بگیرم  .  صفحه ائی آماده کردم ، قلمی برداشتم و شروع به نوشتن . اما چه نوشتنی ؟ !به آغاز سطر که آمدم ارتعاش وجودم به قلم راه پیدا کرد ، دستم به لرزه اُفتاد و جز رد پائی از سیاهی های نامؤزون اثری بجای نگذاشت و این موضوع چندین بار تکرار شد  . دست از قلم کشیدم و کمی به فکر فرو رفتم ، گویا شأن استاد که خود اهل هزار فن بود این اجازه را بمن نمیداد تا بی پروا دست به نوشتن برم . وضوئی ساختم و باتوکل به خدا هر چه مدد بود از ذوق گرفتم تا طلیعۀ این انشاء را با تحمیدیه متبرک و مزین سازم .  و از آنجائیکه جناب انصارین تدریس عربی را نیز عهده دار بودند ، سعی نمودم از اصطلاحات صرف و نحو نیز مدد گرفته باشم . حال با امید اینکه این نثر مقبول طبع استاد عزیز و دوستان افتاده باشد ، با کسب اجازه از آن بزرگوار تقدیم به علاقه مندان این سبک از نگارش می نمایم .
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

به استاد عزیزم جناب مهندس  علیرضا  انصارین

 

بسم الله الرحمن الرحیم

منّت خدای  رحمان را که موسی و شبان و خلیل و قربان و نَمل و سلیمان را به رحمت عامش بر سر یک سفره نشاند و به لطف تامش همه از بزرگ و ذره ، کوه و دره ، میش و بره ، خواسته و ناخواسته به ذکر تسبیح کشاند  وَ اِن ِمن َشیءٍ اِلا یُسَبِّحُ بِحَمده  و سپاس خداوند رحیم را که از نسیم خاص شمیم مقرّبان به عطر محمّدی پاس داشت   و امّا مَن کانَ مِن المُقرَّبین ، فروح و ریحانٌ و جنة النَّعیم  و از صراط مؤمنان به ذکر یا علی هراس برداشت . قبل هر کلام درود و هزاران سلام به نقش نخست صفحه امکان ، منتهای هر آرمان ، مصطفی هفت آسمان ، نبی بشیر و نذیر ، صاحب خیرکثیر ، برگزیدۀ عالم پاک ، معنی  لولاک لما خلقت الافلا ک محمد مصطفی   روحی و ارواحنا فداک   و الحمدالله رب العالمین و الصلوة و السلام بر مقتدای اوصیاء مرسلین ، بل قبله گاه انبیاء مکرّمین ، مؤلای آسمان و زمین ، آن تمثال مبارک  لا اله الا الله  صاحب رتبۀ  مَن رَآنی فقد رآءَ الله  ولی و وصی نبی ، نفس نفیس احمدی ، مظهر و شکوه سرمدی ، امیر مؤمنان ، علی علیه السلام  

و اینک ادامه کلام ، عرض ارادت به محضر با سعادت رفیق با مرام ، جناب انصارین سلام  .

دوست مهربان قبل از آنکه اذان ماه رمضان بانگ عید برآورد ، همّت گماردم تا به عرض اخلاص عَزم جَزم کنم و بجای تلفن و کلام فصیل و پر کَسیل ، عنان از بنان گُسیل سازم و به خیال شاهکاری ورقی بعنوان یادگاری و به همت باری تقدیم آرم که نغمۀ چکاچکش چکه ائی از مایسطرون شیخ اَجَـل دارد و  تکه ائی از ما یصنعون این مَچَـل  .  لاجرم اگر عریضۀ پُر نقیصۀ این حقیر کالای عتیقه ائی گشت در شأن والایتان و رقیمه ائی در خور کریمه اتان که طبعتان را سرور آرد ، زهی سعادت که مارا هم غرور افزاید .

      چون با نظر تو همنشین گشت          پشمینه ما بریشمین گشت

 
اما خدای ناکرده اگر بر مزاجتان شوری ریزد ، این آفتی است کز دوری خیزد و بزرگان نیک فرموده اند  : زمین شوره سُنبل بر نیآرد

بنابر این جناب انصارین دوست نفیس هم جلیس ، گِله مندیم بدین چندیکه برآمده و اندی که سر آمده ندانیم به درگاه بلند که نشسته ائید که از ما دیده بسته و دل گسسته ائید و یا مأنوس کدام نفوس گشته ائید و در سایه رواق کدام عزیز فراق گزیده ائید و از صافی رحیق کدام رفیق نوش ساخته و هوش باخته ائید که مدام به ترانه  أرنی ما ، لن ترانی  ساز می کنید  . نه شایسته است که بی خبر از مبتدای خود باشیم و نه بایسته که ندانیم بکدام تقدیر محذوف گشته ائید که بدین نحو با ما صرف میکنید . آیا این جزای کدام شرط است و سزای کدام حرف بی ربط است که عزم جزم کرده و سکون گرفته ائید تا توبۀ نصوح کنیم و نوحۀ نوح سر دهیم که حاشا و کلا ، نه در مِهر ما قصوری و نه در میل ما فتوری است و نه البته هنگامه  یومَ یفِرُّ المَرءِ مِن اخیه  بپا گشته ،  بل ، یعلم الله که هر زمان و مکان چون نور بَصَر مَدِّ نظر بوده ائید . پس اگر در بستر کسالت علی جنوبهم مشغول عبادتید ، بمؤجب ارادت اینجانبان رُخصت عیادت دهید تا این حقیر به اتفاق زاهدین و موسوی و ممی پور و کاری بپاس آئین خاکساری و به شوق دیداری از جنابعالی کالبرق خاطف کشکول سعادت لبریز کنیم ، جامه چاکری بر قامۀ نمائیم و همزۀ استفهام اقامه ، تا به تقدیم سلام ، علت مدام از مراد خویش بدانیم و دلیل تشویش  برانیم  و اگر از دارالخسران  دنیا اعراض فرموده و روی به دارالمیزان روح و ریحان عُقبی نموده ائید مبارک باشد که دیگر رشتۀ پیوند شما به ما بی رمل و اُسطرلاب میسّر نگردد  . در پایان آنچه فرض بود مختصری عرض شد و آنچه  داشتم به ایجاز نگاشتم تا اصل مقصود به معرض شهود رسد و باشد که انشاءالله عماً قریب باقی در شرف تلا قی بعرض خواهد رسید  

زاهدین > مهدی و مجید زاهدی

موسوی >  سید بابک موسوی

ممی پور > علیرضا ممی پور

کاری  >  ابراهیم عباسکاری 

ماه رمضان      1380      حبیب متقی    

                                                         

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

                                                  

                                                                                                        




مطالب مرتبط با این پست :

می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








به وبلاگ من خوش آمدید

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان جاذبه و آدرس webattraction.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






RSS

Powered By
loxblog.Com