معروف بوده که در این روز مردان دست به سینه می ایستادند و هرچه بانوان فرمان می دادند می کردند جدا از این که مردان باید تمام کارهای بانوان نیز در این روز انجام می دادند و مردان به بانوان و عشاق به یکدیگر پیش کشی می دادند این آیین اکنون در چند روستای کوچک رایج است و تا 50 سال پیش در خراسان یزد کرمان و سپاهان رایج بود در بیشتر روستاها مردان در این روز باید از شهر بیرون می رفتند به عبارتی پادشاهی در این یک روز به زنان داده می شد که یاد آور دوران پادشاهی زنان می باشد که تا ده هزار سال پیش روان بود همه ی پژوهشگران به این نتیجه رسیده اند که روزگاری زنان جنس غالب بودند ولی در هیچ فرهنگی جزء ایران خاطره ی ده هزار سال پیش حفظ نشده چناچه هوشنگ و تهمورس در شاهنامه دوران شاهی زنان است و این ادامه داشت تا این که زنان خود برای دفاع از کشور قدرت را به مردان دادند که باز در شاهنامه مادران ایران یا فرانک قدرت را به فریدون می دهند تا ایران را آزاد کند. و اگر مردی در این روز وارد روستا می شد زنان می آمدند و این مرد نگون بخت را می گرفتند و این مرد دو انتخاب داشت: 1.با یک زن کشتی بگیرد .این ننگی بسیار بزرگ بود زیزا اگر چنین می گشت دیگر مردان به او می گفتند خجالت نمی کشی که با یک زن کشتی گرفتی 2.از زنان کتک بخورد.زنان یک لنگ نم شده ای را چند بار می تاباندند تا حسابی سفت شود و سی یا چهل باری بر کمر این مرد بیچاره می زدند هم اکنون در روستای آب سرد در حوالی دماوند زنان از سال پیش مقام هایشان مشخص است یعنی مشخصه امسال چه کسی شاه می ود یا چه کسی وزیر یا جلاد و...!! در کل هدف از این جشن گرامیداشت مقام زن و نکوداشت جایگاه بزرگ مادران است و همچنین شادی و دور هم بودن که از آیین های کهن ایرانیان است پیشینه ی اسفندگان بیش از پنج هزار سال است البته قاعدتا بیش ده هزار سال اما آن زمان گاه شماری نبوده